در این میان صدای زنان متعلق به اقلیتهای جنسی و جنسیتی، اتنیکی، دینی، مهاجر و دارای معلولیت در فضای تک صدای ایران این بار هم به بهانهی اتحاد در حال سرکوب شدن است.
صدایی که ریشههای سرکوب آن را میتوان در سالهای دورتر حتی قبل از جمهوری اسلامی نیز یافت.
بارزترین ویژگی سیستمهای مردسالارانه و هترونرماتیو عدم تحمل صداهای متفاوت و سرکوب آن است. در این سیستم با نهادینه شدن نرمها و کلیشهها پیش از آنکه صدای متفاوت از طریق حکومت و به شکل قهری سرکوب شود از سوی مردم خفه میشود که نمونهی آن را میتوان در واکنشها به کوییر بودن تعدادی از معترضین و یا سکوت خبری در مقابل کشتار معترضین در بلوچستان دید.
به حاشیه راندن و سپس نادیده گرفتن صدای به حاشیه رانده شده از ویژگیهای سیستمهای مرکزگراست. چه کسی در این سیستم صدای زن ترنس همجنسگرای بلوچ خواهد بود؟ ما صدای آنها هستیم. ما تلاش میکنیم صدای همه به حاشیه راندهشدگان باشیم. صدای زنان ترنسی که به عنوان زن به رسمیت شناخته نمیشوند. صدای زنان کوردی که هنوز ناقصسازی جنسی میشوند. صدای زنان عربی که زیر برقههایشان مجبور به سکوت شدهاند. صدای زنان تورکی که حق تحصیل به زبان مادریشان را ندارند. صدای زنان بلوچی که عکس ندارند. صدای زنان بهایی که به خاطر دینشان زندانی هستند. صدای زنان دارای معلولیت که به فراموشی سپرده شدهاند.
صدای زنان افغانستانی که حتی شناسنامه ندارند. ما صدای زنان هستیم، صدای همه زنان با هر اتنیک، دین، گرایش و هویتی.
قهرمان ما زنان به حاشیه رانده شده است. انقلاب ما انقلاب به حاشیه راندهشدگان است. انقلاب زنان اقلیت جنسی و جنسیتی. انقلاب همه زنان تحت ستم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.